×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

توزیع ۱۱ هزار تن کود یارانه‌ای در قماثر 7 جلدی «مفتاح‌الهدایه فی شرح تحریر الوسیله» در قم رونماییی شدادواردو آنیلی، نماد رستگاری در قلب ثروت و قدرت اروپااحداث ۱۴ زمین ورزشی روباز در بوستان‌های شهریدستگیری شکارچیان متخلف در تالاب مُرّه قمتعیین تکلیف کالاهای قاچاق موجود در انبارهای اموال تملیکی استان قمتوسعه خدمات الکترونیک و تکمیل پروژه ملی «جی‌نف» تا پایان آذر در استان قممدارس شناختی ؛ انقلابی در آموزش با نقشه راه مغزبرخورد پژو با تریلی در محور قم ـ جعفریه، جان یک نفر را گرفتنمایش سوگواره حدیث غربت در قمشیوع آنفولانزا در قم۴۵ دستگاه استخراج غیرمجاز رمز ارز در قم کشف شدکشف،توقیف و امحای ۴ تُن گوشت مرغ فاسد در قم موقوفه ای برای اقامه عزای فاطمی در قم سی‌ و یکمین یادواره شهید مهدی زین الدین و ۶۱۲۸ شهید استان قم برگزار می شودبزرگ‌ترین طرح زیرساختی اطراف حرم مطهر در قم اجرا می شودتقدیر رئیس جمهور از مؤسسه حس خوب زندگی و یک خانواده پر جمعیت قمیاستان قم میزبان سه شهید گمنام دوران دفاع مقدس خواهد بودنماز طلب باران در شهر مقدس قم اقامه شدتودیع و معارفه رئیس ستاد کنگره ملی شهدای استان قم
حجت‌الاسلام امین محبی، پژوهشگران در حوزه علمیه قم
true
ادواردو آنیلی، نماد رستگاری در قلب ثروت و قدرت اروپا
ادواردو آنیلی، وارث بزرگ‌ترین امپراتوری صنعتی ایتالیا، برخلاف تمام ثروت و قدرت خانوادگی، مسیر حقیقت‌جویی را برگزید؛ مسیری که او را از دل سرمایه‌داری اروپا به معنویت، اسلام و انقلاب اسلامی رساند.

ادواردو آنیلی، تنها فرزند پسر سناتور جیووانی آنیلی، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های اقتصادی تاریخ ایتالیا و رئیس گروه فیات، در خانواده‌ای به دنیا آمد که نه تنها در ایتالیا بلکه در سطح جهانی نفوذ گسترده‌ای داشت. این خاندان که از طریق بنیان‌گذاری شرکت‌های بزرگ خود مانند فیات، فراری، لامبورگینی، و یوونتوس، تأثیر زیادی در دنیای صنعت و اقتصاد گذاشته بودند، در واقع به‌نوعی سمبل قدرت و ثروت در ایتالیا و حتی اروپا محسوب می‌شدند.

زندگی ادواردو از همان ابتدا در دنیای متفاوتی نسبت به بسیاری از هم‌سن و سال‌هایش آغاز شد. کودکی او در محفل‌های نخبه‌گرایانه، در دل خانواده‌ای ثروتمند و قدرتمند، شکل گرفت. عمارت‌های مجلل، خودروهای لوکس، سفرهای خصوصی و روابط با سیاستمداران و شخصیت‌های برجسته جهان، دنیای طبیعی ادواردو بود. اما علیرغم این ثروت بی‌حد و مرز، او از همان ابتدا به‌طور غریزی به دنبال چیزی بیشتر از رفاه و امکانات مادی بود.

ادواردو، برخلاف تصور عمومی، به‌دنبال پیدا کردن معنای واقعی زندگی و کشف حقیقتی عمیق‌تر بود. او از همان دوران کودکی، در مواجهه با تفاوت‌های اجتماعی و طبقاتی، خود را در یک دنیای جدا از دنیای خانواده و اطرافیانش یافت. او شاهد بود که چگونه کارگران و خانواده‌های کارکنان کارخانه‌های فیات در شرایط سخت زندگی می‌کردند، و همین امر باعث شد تا نگاه او به ثروت و طبقات اجتماعی متفاوت شود.

ادواردو تحصیلات خود را در کشورهای مختلف ادامه داد. پس از تحصیل در مدارس ایتالیا، او به کالج «آتلانتیک» در انگلستان رفت و سپس در دانشگاه «پرینستون» در نیویورک، رشته ادبیات مدرن را برگزید. برخلاف خواسته پدرش که به او توصیه کرده بود در رشته‌های صنعتی تحصیل کند و جایگاهش را در دنیای اقتصاد و صنعت تقویت کند، ادواردو مسیر متفاوتی را انتخاب کرد. او به دنبال معنای زندگی و چالش‌های فلسفی و انسانی بود، نه صرفاً ثروت‌اندوزی و قدرت.

در این دوران، ادواردو با فرهنگ‌های مختلف آشنا شد و در جستجوی حقیقت، به مطالعه ادیان مختلف پرداخت. او با خواندن قرآن در کتابخانه دانشگاه پرینستون، متوجه شد که این کتاب دارای پیامی عمیق و متفاوت است. این آشنایی با قرآن، نقطه عطفی در زندگی او بود. او به‌طور جدی به مطالعه اسلام پرداخت و در سال 1976، دو سال بعد از آشنایی اولیه با قرآن، در یک مرکز اسلامی در نیویورک، شهادتین گفت و به اسلام مشرف شد. دوستان مسلمان او، نام «هشام عزیز» را برایش انتخاب کردند.

تحول بزرگ در زندگی ادواردو، تغییر دینی او بود. این تغییر نه تنها به معنای پذیرش اسلام، بلکه به‌طور عمیقی به معنای رویکرد متفاوت او نسبت به زندگی و ارزش‌های انسانی بود. این دوران، آغاز جستجو و تلاش او برای یافتن هویت جدیدی در دنیای پیچیده‌ای بود که در آن زندگی می‌کرد. ادواردو در تلاش بود تا مسیری معنادارتر و انسانی‌تر برای خود پیدا کند و از دنیای پر از کاپیتالیسم و مصرف‌گرایی که در آن بزرگ شده بود، فاصله بگیرد.

در ادامه، ادواردو به هند سفر کرد و در آنجا به مطالعه عرفان و ادیان شرقی پرداخت و با شخصیت‌هایی معروف ادیان هند ملاقات کرد. او در این دوران سعی کرد فلسفه زندگی‌اش را براساس معنویت و کمک به انسان‌های دیگر بنا کند، نه براساس معیارهای دنیوی و مادی.

ادواردو هیچ‌گاه نتواست با سیستم اقتصادی و کاپیتالیستی که خانواده‌اش نمایندگی می‌کردند، کنار بیاید. او به‌شدت مخالف فساد و استثمار در جامعه بود و معتقد بود که جهان به‌سوی نوعی بحران اخلاقی و معنوی حرکت می‌کند که در آن انسان‌ها نه به خاطر ارزش‌های انسانی بلکه به خاطر پول و قدرت شناخته می‌شوند. به‌علاوه، او به‌شدت نسبت به تخریب محیط زیست و استثمار منابع طبیعی که از سوی صنایع بزرگ مانند فیات صورت می‌گرفت، حساس بود.

این دیدگاه‌های انتقادی ادواردو به‌ویژه در زمانی که شروع به فعالیت‌های بشردوستانه و اجتماعی کرد، شدت گرفت. او در مخالفت با سیستم سرمایه‌داری موجود، خواستار تغییرات عمده در سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی شد و حتی سعی کرد از طریق نفوذ خانواده‌اش در گروه فیات، تغییرات ملموسی در سیاست‌های آن اعمال کند.

یکی از مهم‌ترین تغییرات روحی و فکری ادواردو در سال 1980 و پس از دیدن مناظره‌ای در تلویزیون ایتالیا درباره انقلاب اسلامی ایران اتفاق افتاد. در این مناظره، محمدحسن قدیری ابیانه، رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا، با دفاع از انقلاب اسلامی و نقد سیاست‌های آمریکا، اعلام کرد که «سلطه‌گری آمریکا خطری برای جهان است». این مناظره ادواردو را تحت تاثیر قرار داد و باعث شد تا او به‌طور جدی‌تر به اسلام و انقلاب اسلامی توجه کند.

چند هفته بعد، ادواردو با تصمیم خود به ایران سفر کرد و در دیداری تاریخی با امام خمینی در جماران، برای حمایت از انقلاب اسلامی و تشکر از رهبر انقلاب ایران به‌خاطر دستاوردهایش، حضور یافت. این ملاقات برای ادواردو نه تنها یک دیدار رسمی بلکه نقطه عطفی در تحول فکری و معنوی او بود. او از منش و دیدگاه‌های امام خمینی (ره) به‌شدت متاثر شد و به‌طور علنی اعلام کرد که از اهداف انقلاب اسلامی ایران حمایت می‌کند.

پس از مسلمان شدن و تغییر مسیر زندگی، ادواردو با فشارهای زیادی از طرف خانواده و نزدیکان خود روبه‌رو شد. خانواده‌اش که بیشتر از هر چیز نگران از دست دادن نفوذ و قدرت اقتصادی‌شان بودند، به‌شدت با تغییرات فکری و دینی ادواردو مخالف بودند و سعی کردند او را به هر قیمتی بازگردانند.

هرچند ادواردو به‌شدت در برابر فشارهای خانواده مقاومت کرد، اما این فشارها در نهایت منجر به دوری او از میراث خانواده شد. او دیگر هیچ مسئولیتی در فیات نداشت و حتی به‌طور مداوم تحت فشار مالی قرار می‌گرفت. رسانه‌ها و اطرافیان تلاش کردند چهره‌ای منفی از او بسازند و به‌گونه‌ای او را به فردی بی‌ثبات و ناراضی از زندگی در خاندان آنیلی معرفی کنند.

در نهایت، در تاریخ 15 نوامبر 2000، ادواردو در شرایطی مشکوک و با شایعاتی پیرامون خودکشی یا قتل مواجه شد. او چند ساعت قبل از مرگ، با دایی‌اش صحبت کرده بود و وضعیت عادی به نظر می‌رسید. اما بعداً جسد او در کنار یک بزرگراه پیدا شد و رسانه‌ها به‌سرعت این حادثه را خودکشی اعلام کردند.

این حادثه همچنان برای بسیاری از افراد و ناظران یک معما باقی مانده است. برخی معتقدند که مرگ ادواردو نتیجه فشارهای روحی و خانوادگی بود، در حالی که بسیاری عقیده دارند که به احتمال زیاد ایشان به قتل رسیده باشند. آنچه مسلم است این است که مرگ ادواردو نه تنها برای خانواده آنیلی بلکه برای بسیاری از افراد که با او در تماس بودند، یک شوک بزرگ بود.

زندگی ادواردو آنیلی یک داستان استثنایی از تحولات فکری، اجتماعی و دینی است که به‌ویژه در دنیای مرفه و قدرتمند خاندان آنیلی، تحولی جدی به شمار می‌آید. او با انتخاب مسیری متفاوت از خانواده‌اش و با تکیه بر اصول معنوی و انسانی، تلاش کرد تا زندگی‌اش را معنادارتر کند و به‌دنبال تغییراتی در دنیای پیرامونش باشد.

نویسنده: حجت‌الاسلام امین محبی، پژوهشگران در حوزه علمیه قم

منبع:تسنیم
پایان پیام

true

true
false
true